شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۰۴: جان است که در بدن روان است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عالم بدن است و عشق جان است جان است که در بدن روان است عشقست که عاشق است و معشوق عشق است که عین این و آن است عشق است که نور دیدهٔ ماست چون نور به چشم ما عیان است بنشسته به تخت دل چو شاهی عشق است که پادشه نشان است عشق است که زنده دل از آنیم عشق است که جان جاودان است عاشق چو غلام و عشق سلطان عشق است که شاه عاشقان است عشق است که عقل بندهٔ اوست عشق است که سید زمان است شاه نعمت الله