شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۹۸: شاه تبریز و میر او جان است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
همه عالم تن است و او جان است شاه تبریز و میر او جان است کنج دل شد به گنج او معمور ورنه بی گنج کنج ویرانست عقل کل در جمال حضرت او همچو من واله است و حیران است زلف او مو به مو پریشان شد حال جمعی از آن پریشان است جام گیتی نمای دیدهٔ من روشن از نور روی جانان است هرچه بینی به دیدهٔ معنی نظری کن که عین این آن است بزم عشقست و عاشقان سرمست نعمت الله میر مستان است شاه نعمت الله