شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۶۹: عاقل از عاشقی بسی دور است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عشق مستست و عقل مخمور است عاقل از عاشقی بسی دور است ذوق مستی طلب کن از مستان چه کنی همدمی که مخمور است زاهد ار حال ما نمی داند هیچ او را مگو که معذور است آینه روشن است و می بینم در نظر ناظری که منظور است آفتاب جمال او بنمود لاجرم عالمی پر از نور است گنج ویرانه ای است این دل ما لیکن از گنج عشق معمور است دیگران گر به عقل معروفند نعمت الله به عشق مشهور است شاه نعمت الله