شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵۰: گرد او چون دیده گردیدن خوش است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نور روی او به او دیدن خوش است گرد او چون دیده گردیدن خوش است حال عشق از عقل می پرسی مپرس ذوق عشق از عشق پرسیدن خوش است کار بی کاریست کار عاشقی این چنین خوش کار ورزیدن خوش است گفتهٔ مستانهٔ ما خوش بود رو تو خوش بشنو که بشنیدن خوش است بگذر از نقش خیال غیر او روی دل از غیر پیچیدن خوش است نزد ما سرکه فروشی هیچ نیست می به رند مست بخشیدن خوش است خوش بود آئینهٔ گیتی نما نعمة الله را در آن دیدن خوشست شاه نعمت الله