شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۴۴: خوش حریفانیم و خماری خوش است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ساقی سرمست ما یاری خوش است خوش حریفانیم و خماری خوش است گر دوصد جان را به یک جرعه خرند زود بفروشش که بازاری خوش است عشقبازی کار بیکاران بود کار ما می کن که این کاری خوشست بر سر دار فنا بنشسته ایم خوش سر داری و سرداری خوشست بلبل مستیم در گلزار عشق بزم عشاق است و گلزاری خوشست پر بود تکرار در گفتار ما تو خوشی بشنو که تکراری خوشست نعمت الله مست و جام می به دست باده نوشی با چنین یاری خوشست شاه نعمت الله