شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۲۹: ظاهرش بنگر که بر ما ظاهر است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نور او در جمله اشیاء ظاهر است ظاهرش بنگر که بر ما ظاهر است روشنست آئینهٔ عالم تمام در همه اسما مسما ظاهر است نور روی اوست ما را در نظر نور آن منظور زیبا ظاهر است باطنت از چشم نابینا ولی ظاهرا بر چشم بینا ظاهر است در خیال دی و فردا مانده ای از همه فرد آنکه فردا ظاهر است ما ز دریائیم و دریا عین ما عین ما در عین دریا ظاهر است نعمة الله ظاهر و باطن بود باطنش پنهان و پیدا ظاهر است شاه نعمت الله