شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۲۸: آن پادشاه بر وی سلطان بی نظیر است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تن همچو تخت شاهست جان خود یکی امیر است آن پادشاه بر وی سلطان بی نظیر است عشق است شاه عادل بر تخت دل نشسته این عقل کامل ما آن شاه را وزیر است گشته است بلبل مست نالان به عشق آن گل در بوستان ما بین گلهای بی نظیر است سلطان وقت خود را خواهی که بازیابی بنگر گدای ما را درویشکی فقیر است هر بی خبر چو داند معشوق عاشقان را از عشق حق تعالی این جان ما خبیر است آئینه ایست روشن در وی جمال ساقی جام جهان نمایم از نور او منیر است در عین نعمت الله بنگر به چشم معنی کاین صورت لطیفش بس خوب و دلپذیر است شاه نعمت الله