شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۱۴: دادهٔ او مگو که بیداد است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هرچه او می دهد همه داده است دادهٔ او مگو که بیداد است ای خوشا وقت عاشقی که مدام بر در میفروش افتاده است بزم عشقست و عاشقان سرمست کس چنین بزم خوب ننهادست غم عشقش خجسته باد که دل به غم عشق دایما شاد است عقل در بزم عشق دانی چیست چون چراغی نهاده بر باد است هرکه او شد غلام سید ما بنده مقبلست و آزاد است چه کنم نعمت همه عالم نعمت الله خدا مرا داده است شاه نعمت الله