شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۹۵: بیناست همیشه از چپ و راست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چشمی که به نور عشق بیناست بیناست همیشه از چپ و راست دیده نگران دیدهٔ اوست این خرقه که نور دیدهٔ ماست ما در غم هجر یار واصل جان تشنه و دل غریق دریاست عشقست که در بطون کس نیست عشقست که از ظهور پیداست امروز کسی که مست عشقست فارغ ز خمار دی و فرداست خورشید جمال او برآمد از دیده خیال سایه برخاست دیدیم چنانکه دیدنی بود داند سخنم هر آنکه داناست در آینه روی خویش بیند هر دیده که او به خویش بیناست ای یار رموز نعمت الله پنهان چه کنیم چون که پیداست شاه نعمت الله