شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۸۳: رفت و منزل به دیگری پیراست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خواجه آمد سرای خود آراست رفت و منزل به دیگری پیراست بنده بی خواجه ماند سر گردان در به در می دود که خواجه کجاست خواجه همچون خیال آمد و شد نیک و بد از نشان او برخواست معتبر بود اعتبار نماند عبرتی گیرد آنکه او بیناست بود خواجه حباب بحر محیط گرچه جامش شکست آب به جاست هر که با ما نشست در دریا نزد ما آبروی ما از ماست این و آن جفت یکدیگر باشند نعمت الله از همه یکتاست شاه نعمت الله