شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۷۳: گوشهٔ میخانهٔ او جنت المأوای ماست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ساقی سرمست رندان میر بی همتای ماست گوشهٔ میخانهٔ او جنت المأوای ماست ما درین دریای بی پایان خوشی افتاده ایم آبروی عالمی ای یار از دریای ماست چشم ما روشن به نور روی او باشد مدام این چنین نور خوشی در دیدهٔ بینای ماست در خرابات مغان مستیم و با رندان حریف ذوق اگرداری بیا آنجا که آنجا جای ماست گفتهٔ ما مرده ای گر بشنود زنده شود گوئیا آب حیات از نطق جان افزای ماست گفتم از بالای تو جانا بلائی می کشم گفت خوش باشد بلای تو که از بالای ماست در سر ما عشق زلفش دیگ سودا می پزد مایهٔ سودای خلقی سرخوش از سودای ماست اسم اعظم در همه عالم ظهور نور او است جامع ذات و صفاتش این دل دانای ماست از دل و جان بنده ای از بندگان حضرتیم نعمت الله در دو عالم سید یکتای ماست شاه نعمت الله