شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۳۹: دل به عشقش از سر هر دو جهان بر خاسته است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دلبر سرمست ما یار خوشی نو خاسته است دل به عشقش از سر هر دو جهان بر خاسته است آفتاب از شرم رویش رو نهاده بر زمین مه به عشق ابرویش همچون هلالی کاسته است زاهدان را زهد بخشیدند و ما را عاشقی هر کسی را داده اند چیزی که او خود خواسته است سایهٔ سرو سهی گر بر زمینی کج فتد کج نماید در نظر اما به قامت راسته است در خرابات مغان مستیم و جام می بدست نعمت الله مجلس رندانه ای آراسته است شاه نعمت الله