شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۳۰: گر کنی بازی چنین بازی خوش است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در محبت جان اگر بازی خوش است گر کنی بازی چنین بازی خوش است یار کرمانی اگر چه خوش بود دلبر سر مست شیرازی خوش است رند سرمستیم و با ساقی حریف با حریف خویش دمسازی خوش است چند گردی تو به خود گرد جهان یک دمی با خویش پردازی خوش است ساز ما ار ذوق خوشتر می دهد ساز ما را گر تو بنوازی خوش است عشق چون سلطان به تخت دل نشست خانه را با عشق پردازی خوش است سیم قلب تو ندارد رونقی سیم قلب خویش بگدازی خوش است در طریق عاشقی چون عاشقان هر چه داری جمله دربازی خوش است یک دمی با سید رندان بساز تا بدانی ذوق دمسازی خوش است شاه نعمت الله