شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۹: تن بود چون سایه و جان آفتاب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چیست عالم سایه و آن آفتاب تن بود چون سایه و جان آفتاب نور عالم شمس دینش خوانده اند سِر این دریاب و می خوان آفتاب از برای نزل و بزم عاشقان جام زرین است بر خوان آفتاب آفتاب حسن او عالم گرفت تا قیامت باد تابان آفتاب نور روی نعمت الله دیده ام می نماید در نظر آن آفتاب شاه نعمت الله