شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۴: گوهر دُر یتیم از ما طلب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نقد گنج کنت کنزا را طلب گوهر دُر یتیم از ما طلب عاشقانه خم می را نوش کن جرعه ای بود بیا دریا طلب از دوئی بگذر که تا یابی یکی از همه یکتای بی همتا طلب عارفانه دولت خود را بگیر آنچه گم کردی همه آنجا طلب چشم عالم روشنست از نور او نور او در دیدهٔ بینا طلب نعمت الله است و عالم سر به سر نعمتی خوش از همه اشیا طلب شاه نعمت الله