شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۴: راحت جان ما توئی دور مشو ز پیش ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عقل برو برو برو عشق بیا بیا بیا راحت جان ما توئی دور مشو ز پیش ما داروی درد عاشقی هست دواش درد دل نیست به نزد عاشقان خوشتر ازین دوا دوا کشتهٔ تیغ عشق او زنده دلست جاودان بندهٔ خویش اگر کشد نیست به خواجه خونبها مست و خراب و ساکنم برسرکوی میفروش زاهد و کنج صومعه او ز کجا و ما کجا جام جهان نمای ما آینهٔ جمال او جام جهان نما نگر روی در آینه نما هر که گدای او بود پادشهست بر همه شه چه بُود که پادشه بر در او بود گدا سید رند مست ما بندهٔ بندگی او حضرت او از آن ما جنت و حوریان تو را شاه نعمت الله