شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۲: عاقلان و آشنائی ما و بی خویشی ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پادشاه و پادشاهی ما و درویشی ما عاقلان و آشنائی ما و بی خویشی ما در میان عشقبازان ما کمیم از هر یکی از کمی ماست در عالم همه بیشی ما خواجه گر دارد غنا آرد غنائی بر غنا از غنای خواجه خوشتر فقر درویشی ما بنده دلریش سلطانیم و مرهم وصل اوست عاقبت رحمی کند سلطان به دلریشی ما صورت سید که دیدی آخرش خوانی رواست معنی او را نگر دریاب این پیشی ما شاه نعمت الله