شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۵: کیست آدم عارفی در شهر ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چیست عالم شبنمی از نهر ما کیست آدم عارفی در شهر ما هرکجا بکری است در دار وجود از سر مهر آمده در مهر ما دهر جز نقش خیالی بیش نیست بگذر از دهر و طلب کن دهر ما عقل زهر است ای پسر با زهر عشق زهر بگذار و بجو پازهر ما رحمت ما بر غضب پیشی گرفت لطف ما مستور کرده قهر ما غیر ما در نهر ما دیگر مجو خود کجا غیری بود در نهر ما نعمت الله نعمتی دارد تمام جمع کرده این همه از بهر ما شاه نعمت الله