شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۳: خوش بود دردی چنین با جان ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دُرد درد دل بود درمان ما خوش بود دردی چنین با جان ما عشق او بحریست ما غرقه در او گو درآ در بحر بی پایان ما ای که گوئی جان به جانان می دهم جان چه باشد پیش آن جانان ما مجلس عشقست و ما مست و خراب سر خوشند از ذوق ما رندان ما عشق او گنجی و دل ویرانه ای گنج او جو در دل ویران ما دل ببر از جان شیرین می برد صد هزاران منتش بر جان ما دوستدار نعمت الله خودیم نعمت الله باشد از یاران ما شاه نعمت الله