شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۱: دل برد جان بخشد آن جانان ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هرچه خواهد می کند سلطان ما دل برد جان بخشد آن جانان ما دنیی و عقبی از آن و این و آن ما از آن او و او هم ز آن ما دردمندانیم و دردی می خوریم دُرد درد دل بود درمان ما عقل کل حیران شده در عشق او خود چه شد این عقل سرگردان ما هر که آمد سوی ما با ما نشست غرقه شد در بحر بی پایان ما رند سر مستی طلب از وی بجوی لذت رندی سر مستان ما بندهٔ فرمان و فرمان می دهیم سید ما می برد فرمان ما شاه نعمت الله