شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۸: نظری کن به نور او در ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چشم ما شد به نور او بینا نظری کن به نور او در ما آب این چشمه می رود هر سو لاجرم سو به سو بُود دریا غرق بحریم و آب می جوئیم ما طلبکار او و او با ما دردمندیم و دلخوشیم از آن درد عشق است و جان بود دردا ما خیالیم و در حقیقت او هو معنا و فانظروا معنا نور معنی نموده در صورت گنج اسما نهاده در اشیا نعمت الله از او شده موجود نور او هم به او بود پیدا شاه نعمت الله