عبدالقادر گیلانی
غزلیات
شمارهٔ ۸ - غم مخوری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
غم مخوری که عاقبت جای تو صدر جنت است روی دل تو تا ابد سوی رضای حضرت است غم مخوری که مرغ جان چون زتنت همی پرد منزل آشیان او مقعدصدق نیت است غم مخوری که این تنت چون به لحد فرو رود خاک تن تو تا به حشرغرقه آب رحمت است غم مخوری که حق تو را از همه خلق برگزید این زجمال لطف او نه زکمال خدمت است غم مخوری که روزوشب سیصدوشصت لطف حق در توهمی نظرکند اینهمه از محبت است غم مخوری که هر کجا که تویی خدای توست درطلب خدا ترا بنده بگو چه زحمت است غم مخوری که عشق خود با گل تو به هم سرشت عشق خدای تو به تو همدم اصل خلقت است غم مخوری که با تو هست آن دگری به غیر تو او نه تو هست ؛نه تو او گفتن او به رحمت است غم مخوری که بی شراب مست وخراب گشته ای محتسبان شهررا گو که شراب جنت است غم مخوری که حق ترا بنده خویش خوانده است بندگی خدا ترا؛ محیی نشان دولت است عبدالقادر گیلانی