عارف قزوینی
تصنیف ها
شمارهٔ ۱۵
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ترک چشمش ار فتنه کرد راست بین دو صد از این (خدا) فتنه، فتنه خواست (خدا فتنه خواست) ای صبا زبردست را بگوی دست دیگری (خدا) روی دستهاست (جانم روی دستهاست) حرص بین و آز پنجه کرده باز بهر صعوه باز بی خبر ز سر پنجۀ قضاست (خدا پنجۀ قضاست امان پنجۀ قضاست) چو صید اندر طنابیم ما خرابیم چو صفر اندر حسابیم چو صید اندر طنابیم چو صید اندر طنابیم جهان را برده آب و ما به خوابیم همه بدخواه خود از شیخ و شابیم *** *** در حقوق خویش نعره ها زدیم کس نگفت که این (خدا) ناله از چه جاست (جانم ناله از چه جاست) هان چه شد که فریاد می کند پس حقوق بین الملل کجاست؟ (وای ملل کجاست) سر به سر جهان برده رایگان تنگ دیدگان بین طمع که باز چشمشان به ماست (خدا! چشمشان به ماست جانم چشمشان به ماست) ما چه هستیم عجب بی پا و دستیم چه شد مخمور و مستیم همه عاجزکش و دشمن پرستیم ز نادانی و غفلت زیر دستیم به رغم دوست با دشمن نشستیم *** فکر خود کنید ملت ضعیف که این همه هیاهو سر شماست (وای سر شماست) هرکه بهر خویش تیشه می زند «ویلهلم» و «ژرژ» یا که «نیکلا» ست (خدا که «نیکلا» ست) مانده در کمند ملتی نژند حس در این نژاد داستان سیمرغ و کیمیاست خدا! مرغ و کیمیاست مرغ و کیمیاست وقت جوش است چه شد دل پرده پوش است خمود است و خموش است بنال ای چنگ هنگام خروش است به بین قطع، ایران در فروش است ز دشمن پر سرای داریوش است **** کفر و دین به هم در مقاتله است پیشرفت کفر در نفاق ماست (خدا در نفاق ماست) کعبه یک، خدا یک، کتاب یک این همه دوئیت کجا رواست (وای کجا رواست) بگذر از عناد باید این که داد دست اتحاد کز لحد برون (خدا) دست مصطفی است خدا! دست مصطفی است امان! دست مصطفی است وقت کار است دل از غم بی قرار است غم دل بی شمار است مدد کن ناله، دل اندر فشار است مرا زین زندگی ای مرگ عار است غمش چون کوه و عارف بردبار است عارف قزوینی