عارف قزوینی
تصنیف ها
شمارهٔ ۱۴ - از کفم رها
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عارف بنا به آنچه در دیوانش نوشته این تصنیف را پس از جدایی از «دوست وفادارش» استادعلی محمد معمارباشی بین قم و اصفهان ساخته است (سال ۱۳۲۹ ه.ق). از کفم رها، شد قرار دل نیست دست من، اختیار دل هیز و هرزه گرد، ضد اهل درد گشته زین در آن در مدارد دل بی شرف تر از دل مجو که نیست غیر ننگ و عار، کار و بار دل خجلتم کُشد، پیش چشم از آنک بود بهر من در فشار دل بس که هر کجا رفت و برنگشت دیده شد سفید، ز انتظار دل عمر شد حرام، باختم تمام آبرو و نام، در قمار دل بعد ازین ضرر، ابلهم مگر خم کنم کمر زیر بار دل هر دو ناکسیم، گر دگر رسیم دل به کار من، من به کار دل داغدار چون لاله اش کنم تا به کی توان بود خار دل همچو رستم از تیر غم کُنم کور چشم اسفندیار دل خون دل بریخت از دو چشم من خوشدلم از این، انتحار دل افتخار مرد در درستی است وز شکستگی است اعتبار دل عارف این قدر لاف تا به کی شیر عاجز است از شکار دل مقتدرترین خسروان شدند محو در کف اقتدار دل عارف قزوینی