شمس مغربی
غزلیات
شمارهٔ ۱۸۸: ای درخشان ز رخت مهر سپهر عالی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای درخشان ز رخت مهر سپهر عالی سایه ات از رخ ذرّات مبادا خالی ما چو ذرّه همه در سایه خورشید توایم بر مدار از سر ما سایه ز فارغ بالی دلم از زلف تو پیوسته پریشان حالست گرچه جمعست در آن جمع پریشان حالی گرنه با غالیه از زلف تو بوئی بوده است غالیا غالیه را کس نخریدس غالی هم توظاهر شده در مملکت تفصیلی هم تو مخفی شده در مرتبه اجمالی هم توئی خوبی رخسار بتان مهوش هم تو زیبائی زلف و قد و خط و خالی قفس جسم کجا مانع پرواز شود طایر جان کسی را که تو پر و بالی ای ولی که آینه ی روی دلارام خودی چونکه با تست دلارام چرا مینالی مغربی با یقین روی نماید هردم بگمانی تو مگر دیده از آن میمانی شمس مغربی