شمس مغربی
غزلیات
شمارهٔ ۱۴۷: ایدل اینجا کوی جانان است از جان دم مزن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ایدل اینجا کوی جانان است از جان دم مزن از دل و جان جهان در پیش جانان دم مزن گر تو مرد درد اویی هیچ از درمان مگو درد او را به ز درمان دان ز درمان دم مزن کفر ایمان را به اهل کفر و ایمان واگذار باش مستغرق درو از کفر و ایمان دم مزن لب بدوز از گفتگو چون نیست وقت گفتگوی جای حیران است در وی باش حیران دم مزن چون یقین آید رها کن قصه شک و گمان چون عیان بنمود رخ دیگر ز برهان دم مزن قصه کوران به پیش بینا مگوی بیش ازین در پیش بینایان ز کوران دم مزن علم بیدینان رها کن جهل حکمت را مجوی از خیالات و ظنون اهل یونان دم مزن آب حیوان را گر انسانی بحیوانی کن رها پیش دریای حیات از آب حیوان دم مزن وصل و هجران نیست الّا وصف خاص عاشقان مغربی گر عارفی از وصل و هجران دم مزن شمس مغربی