شمس مغربی
غزلیات
شمارهٔ ۱۲۶: معنی حسن تو در صورت جان میبینم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
معنی حسن تو در صورت جان میبینم عکس رخسار تو در جام جهان میبینم دفتر حسن بتان را بنظر می دارم از تو در هر ورقی نام و نشان میبینم غمزه ایت را چو نظر میکنم از هر نظری همه بر حسن رخت را نگران میبینم گرچه از دیده اغیار نهان می گردی منت از دیده اغیار عیان میبینم میکنم هر نفسی دیده از نور تو وام تا بدان دیده ترا گر بتوان میبینم خویشتن را چو منم سایه تو زان شب و روز در پیت بر صفت سایه دوان میبینم که هویدا شوی از فرط نهانی بر من گاه از فرط نهانیت عیان میبینم تو یقینی و جهان جمله گمان من بیقین مدتی شد که یقین را ز گمان میبینم تو مرا مغربی از من به من و در من بین چند گویی که ترا درد گران میبینم شمس مغربی