شمس مغربی
غزلیات
شمارهٔ ۱۰۵: دل من آیینه تست مصفا دارش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل من آیینه تست مصفا دارش از پی عکس رخ خویش مهیّا دارش رخ زیبای ترا آینه میباید از برای زرخ زیبای تو زیبا دارش حیف باشد که بود نقش من و باد روی از پی نقش توئی نقش من و ما دارش خلوت خاص پر از شورش و غوغا خوش نیست خالی از ولوله و شورش و غوغا دارش چو تماشای رخ خویش در او خواهی کرد پاک از بهر نظرگاه و تماشا دارش چونکه چوگان سر زلف ترا گوی بود دایماً گوی صفت بیسر و بی پا دارش گاه مشتاق تر از دیده و امق سازش گاه معشوق تر از چهره عذرا دارش گرچه ساحل بود از موج مدارش خالی ور چو دریاست پر از لولو لالا دارش مغربی مفرد و یکتاست دلارام رام مظهر اوست دلت مفرد و یکتا دارش شمس مغربی