رهی معیری
غزلها | جلد سوم
بار گران: زندگی بر دوش ما بار گرانی بیش نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زندگی بر دوش ما بار گرانی بیش نیست عمر جاویدان عذاب جاودانی بیش نیست لاله بزم آرای گلچین گشت و گل دمساز خار زین گلستان بهره بلبل فغانی بیش نیست می کند هر قطره اشکی ز داغی داستان گر چه شمعم شکوه دل را زبانی بیش نیست آنچنان دور از لبش بگداختم کز تاب درد چون نی اندام نحیفم استخوانی بیش نیست من اسیرم در کف مهر و وفای خویشتن ورنه او سنگین دل نامهربانی بیش نیست تکیه بر تاب و توان کم کن در این میدان عشق آن ز پا افتاده ای وین ناتوانی بیش نیست قوت بازو سلاح مرد باشد کآسمان آفت خلق است و در دستش کمانی بیش نیست هر خس و خاری درین صحرا بهاری داشت لیک سر به سر دوران عمر ما خزانی بیش نیست ای گل از خون رهی پروا چه داری؟ کان ضعیف پر شکسته طایر بی آشیانی بیش نیست رهی معیری