سیف فرغانی
غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
غزل شماره ۶۷: هلال حسن به عهد رخ تو یافت کمال
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هلال حسن به عهد رخ تو یافت کمال که هم جمال جهانی و هم جهان جمال ز روی پرده برافگن که خلق را عید است هلال ابروی تو همچو غرهٔ شوال محیط لطف چو دریا مدام در موج است میان دایرهٔ روی تو ز نقطهٔ خال رخ تو بر طبق روی تو بدان ماند که بر رخ گل سرخ است روی لالهٔ آل ز نور چهرهٔ تو پرتوی مه و خورشید ز قوس ابروی تو گوشه ای کمان هلال به پیش تست مکدر چو سیل و تیره چو زنگ به روشنی اگر آیینه باشد آب زلال ز خرقه ها بدر آیند چون کند تاثیر شراب عشق تو در صوفیان صاحب حال به وصف آن دهن و لب کجا بود قدرت مرا که لکنت عجز است در زبان مقال گدای کوی توام کی بود چو من درویش به نزد چون تو توانگر عزیز همچون مال ز شاخ بید کجا بادزن کند سلطان وگرچه مروحه گردان ترک اوست شمال چو کوزه ز آب وصالت دهان من پر کن به قطره ای دو که لب خشک مانده ام چو سفال رخ تو دید و بنالید سیف فرغانی چو گل شکفت مگو عندلیب را که منال بیا که در شب هجران تو بسی دیدیم «جزای آنکه نگفتیم شکر روز وصال» سیف فرغانی