سیف فرغانی
قصاید و قطعات
شمارهٔ ۱۰۵: ایا قاضی حیلت گر، حرام آشام رشوت خور
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ایا قاضی حیلت گر، حرام آشام رشوت خور که بی دینی است دین تو و بی شرعی شعار تو دل بیچاره یی راضی نباشد از قضای تو زن همسایه یی آمن نبوده در جوار تو ز بی دینی تو چون گبری و زند تو سجل تو ز بی علمی تو چون گاوی و نطق تو خوار تو چو باطل را دهی قوت ز بهر ضعف دین حق تو دجالی درین ایام و جهل تو حمار تو اگر خوی زمان گیری و گر ملک جهان گیری مسیحی هم پدید آید کزو باشد دمار تو ترا در سر کلهداریست چون کافر از آن هرشب ببندد عقد با فتنه سر دستار دار تو چو زر قلب مردودست و تقویم کهن باطل درین ملکی که ما داریم یرلیغ تتار تو کنی دین دار را خواری و دنیادار را عزت عزیز تست خوار ما عزیز ماست خوار تو دل مشغولت از غفلت قبول موعظت نکند تو این دانه کجا خواهی که که دارد غرار تو ترا بینند در دوزخ بدندان سگان داده زبان لغوگوی تو، دهان رشوه خوار تو سیف فرغانی