سیف فرغانی
غزلیات
شمارهٔ ۵۴: ما غریبیم وشهر ازآن شماست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ما غریبیم وشهر ازآن شماست با چنین رو جهان جهان شماست پادشاهان چو بنده می گویند ما رعیت ولایت آن شماست عهد خسرو ندید از شیرین شر و شوری که در زمان شماست باچنین چشم مست عاشق کش هرکه میرد از کشتگان شماست گر براتی بجان کنند وبسر بدهم چون برو نشان شماست جان عاشق نشانه آن تیر که زابروی چون کمان شماست زردی روی زعفرانی من از رخ همچو ارغوان شماست ابر گوهرفشان دو چشم منست پسته پرشکر دهان شماست آب حیوان یک جهان عاشق در دو لعل شکرفشان شماست کم زاصحاب کهف نیست بقدر هرکه چون سگ برآستان شماست غم جانرا بخود نمی گیرد دل که چون لامکان مکان شماست سیف فرغانی ارچه چیزی نیست بلبلی بهر گلستان شماست سخن خود نمی تواند گفت که دهانش پر از زبان شماست سیف فرغانی