خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۶۸۰: ما قدح کشتی و دل را همچو دریا کردهایم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ما قدح کشتی و دل را همچو دریا کرده ایم چون صدف دامن پر از للی لالا کرده ایم خرقهٔ صوفی بخون چشم ساغر شسته ایم دین و دنیا در سر جام مصفا کرده ایم عیب نبود گر ترنج از دست نشناسیم از آن کز سر دیوانگی عیب زلیخا کرده ایم تا سواد خط مشکین تو بر مه دیده ایم سر سودای ترا نقش سویدا کرده ایم وصف گلزار جمالت در گلستان خوانده ایم بلبل شوریده را سرمست و شیدا کرده ایم راستی را تا ببالای تو مائل گشته ایم خانهٔ دل را چو گردون زیر و بالا کرده ایم هرشبی از مهر رخسار تو تا هنگام صبح دیدهٔ اختر فشانرا در ثریا کرده ایم با شکنج زلف مشک آسای عنبر سای تو هیچ بوئی می بری کامشب چه سودا کرده ایم اشک خواجو دامن دریا از آن گیرد که ما از وطن با چشم گریان رو بدریا کرده ایم خواجوی کرمانی