خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۶۲۲: سلامی به جانان فرستادهام
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سلامی به جانان فرستاده ام به آرام دل جان فرستاده ام زهی شوخ چشمی که من کرده ام که جان را بجانان فرستاده ام شکسته گیاهی من خشک مغز بگلزار رضوان فرستاده ام تو این بی حیائی نگر کز هوا سوی بحر باران فرستاده ام مرا شرم بادا که پای ملخ بنزد سلیمان فرستاده ام به تحفه کهن زنگی مست را به اردوی خاقان فرستاده ام عصا پاره ئی از کف عاصی بموسی عمران فرستاده ام غباری فرو رفته از آستان بایوان کیوان فرستاده ام ز سرچشمهٔ پارگین قطره ئی سوی آب حیوان فرستاده ام کهن خرقهٔ مفلسی ژنده پوش بتشریف سلطان فرستاده ام سخنهای خواجو ز دیوانگی یکایک بدیوان فرستاده ام خواجوی کرمانی