خاقانی شروانی
قطعات
شماره ۳۴۶ - در مرثیهٔ اهل بیت خود: خون شو ای چشم که این سوز جگر کس را نی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چشمهٔ خون ز دلم شیفته تر کس را نی خون شو ای چشم که این سوز جگر کس را نی تنم از اشک به زر رشتهٔ خونین ماند هیچ زر رشته ازین تافته تر کس را نی هیچ کس عمر گرامی نفروشد به عدم سر این بیع مرا هست اگر کس را نی درد دل بر که کنم عرضه که درمان دلم کیمیائی است کز او هیچ اثر کس را نی آن جگر تر کن من کو که ز نادیدن او خشک آخورتر ازین دیدهٔ تر کس را نی غم او بر دل من پردهٔ زنگاری بست کس چو داند که بر این پرده گذر کس را نی آه و دردا که چراغ من تاریک بمرد باورم کن که ازین درد بتر کس را نی غلطم من که چراغی همه کس را میرد لیک خورشید مرا مرد و دگر کس را نی دل خاقانی ازین درد درون پوست بسوخت وز برون غرقهٔ خون گشت خبر کس را نی خاقانی شروانی