خاقانی شروانی
قطعات
شماره ۳۲۳: نیست بر گلبن فلک وردی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نیست در موکب جهان مردی نیست بر گلبن فلک وردی پدر مکرمت ز مادر دهر فرد مانده است، بی نوا فردی رصد روز و شب چه می باید که ندارد ره کرم گردی چیست از سرد و گرم خوان فلک جز دو نان این سپید و آن زردی درد بخل است جان عالم را الامان یارب از چنین دردی من که خاقانیم ز خوان فلک دست شستم که نیست پس خوردی ناجوان مردم ار جهان خواهم که ندارد جهان جوان مردی همتم رستمی است کز سر دست دیو آز افکند به ناوردی خواجه ای وعدهٔ نوالم داد بر زبان عزیزتر مردی گفتم آن مرد را که به دلت بپذیرم یکی ره آوردی که بسا مخلصا که شربت زهر نوش کرد از برای هم دردی خواجه وعده وفا نکرد و وفا کی کند هیچ بخل پروردی گرچه او سرد کرد خاطر من گرم شد هم نگفتنش سردی دل که آزرد اگر بدانستی کو کسی نیست هم نیازردی دیر دانست دل که او کس نیست ورنه از نیست یاد چون کردی خاقانی شروانی