خاقانی شروانی
قطعات
شماره ۴۹: کو ز شرف کعبهوار قطب کمال است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
قبلهٔ ابدال قلهٔ سبلان دان کو ز شرف کعبه وار قطب کمال است کعبه بود سبزپوش او ز چه پوشد جامهٔ احرامیان که کعبهٔ حال است در خبری خوانده ام فضیلت آن را خاست مرا آرزوش قرب سه سال است رفتم تا بر سرش نثار کنم جان کوست عروسی که امهات جبال است چادر بر سر کشید تا بن دامن یعنی بکرم من این چه لاف محال است مقعد چندین هزار ساله عجوزی بکر کجا ماند این چه نادره حال است موسی و خضر آمده به صومعهٔ او صومعه دارد مگر فقیر مثال است هست همانا بزرگ بینی آن زال چادر از آن عیب پوش بینی زال است گفتم چادر ز روی باز نگیری بکر نه ای شرم داشتن چه خصال است از پس بکران غیب چادر غیرت بفکن خاقانیا که بر تو حلال است خاقانی شروانی