حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۳۱۳: بیا ای مرا خوش تر از زندگانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیا ای مرا خوش تر از زندگانی که در انتظارِ تو کردم جوانی تو دانی و دانای رازم که مهرت زکی باز، در سینه دارم نهانی چه باشد که روزی پیامی فرستی که گویی چه حالی، کجایی، چه سانی بدین قانعم از تو زیرا که بختم نباشد که یک شب نهانم بخوانی بیایی که تا بر دو چشمت نشانم چرا هر زمانم بر آتش نشانی ترا چون ز آتش گریزی نباشد جهان گر بسوزند فارغ، از آنی خلیل من ای جانم از تو بر آتش اگر در کناری و گر در میانی ز بهر بنا گوش توست آن که چشمم چنین پیشه کرده است گوهر فشانی نترسی ز بی التفانی نمودن که نامت برآید به نامهربانی بدان قیمت عمر دریاب فرصت گرفتم که قدرِ نزاری ندانی مکن رحمت ام روز کن بر نزاری چه سودت که فردا پشیمان بمانی حکیم نزاری قهستانی