حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۲۳۱: عشق را ختم است بر عالم سری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عشق را ختم است بر عالم سری عشق را لایق نباشد سروری پادشا عشق است و لازم می شود پارسا و رند را فرمان بری بل که سلطانانِ عالم عشق را بندگی ها می کنند از چاکری در بیان ِعاشق و معشوق و عشق سحر می پردازم اینک ساحری فارغم حاشا که گویم مدحِ خلق زشت باشد گر کند عیسی خری مستِ لایعقل چه جوید زیرکی مرد بی حاصل چه داند شاعری من سخنْ سوزم سخنْ گو نیستم بت شکستن دیگرست از بت گری گرچه قنبر حیدری باشد و لیک عنتری کردن نباشد حیدری عشق می خواهی نزاری را طلب مدح می جویی بخواه از انوری حکیم نزاری قهستانی