حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۱۹۷: گر سر و برگ بلای عشق نداری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر سر و برگ بلای عشق نداری ور دل و جان از برای عشق نداری لاف محبت مزن که در ره وحدت مرتبۀ اولیای عشق نداری خانه ی جان از وجود خویش بپرداز ور نه تو خود جای پای عشق نداری نیستی آگه که در مراتب اکوان منزل و ماوا و جای عشق نداری طائر عرشی ولیک در قفس تن مانده ای چون هوای عشق نداری تا سر خود باشدت مده به تکلف دست به پیمان که پای عشق نداری همچو جعل گرد خویش گرد و ز گلزار دور که بوی صبای عشق نداری رو که به بازار اتحاد نزاری هیچ متاعی بهای عشق نداری تا متمکن به حبس خانه ی عقلی راه به دولت سرای عشق نداری حکیم نزاری قهستانی