حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۱۷۰: رسید جان به لبم از بس آرزومندی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رسید جان به لبم از بس آرزومندی هنوز وقت نیامد که باز پیوندی به حالِ بنده که از دست می رود کارم مگر نظر کنی از غایتِ خداوندی غریب کشتن و آزارِ دوستان جستن توقّع آن که ترحّم کنی و نپسندی ترا رسد به لبی از نبات شیرین تر اگر از آن دهن تنگ تر بر شکرخندی نداشتی ز خدا و ز خلق شرم و حیا که دل ز جان من مُست مند برکندی به جان مضایقتی نیست چون درافتادم تو هم مبالغتی کن اگر درین بندی غمم نخوردی و گفتی نزاری آنِ من است هزار بار چنینم به خون درافکندی حکیم نزاری قهستانی