حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۰۱۱: کس ندارد خبر از واقعه ی مشکل من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کس ندارد خبر از واقعه ی مشکل من حاصلی نیست ز اندیشه ی بی حاصل من دشمنی نیست مرا از دل دیوانه بتر هر زمان واقعه ای با سرم آرد دل من می کشد یارم و خشنودم ازیرا که مرا طمعی نیست ز جان کندن بر باطل من این غزل گو بنمایید به صاحب فتوی تا نخواهد به شریعت دیت از قاتل من می روم بی خبر از خویشتن و مشکل آنک کس ندارد خبر از واقعه ی مشکل من بوی خون جگر سوخته آید تا حشر از زمینی که در آن راه بود منزل من از که یاری طلبم در که گریزم چه کنم جز غم دوست کسی نیست دگر قابل من هیچ دل در همه آفاق جهان از خوبان طاقت جور نیارد که دل غافل من دشمن جان نزاری دل بی عافیت است راست گویی دل من نیست ز آب گل من حکیم نزاری قهستانی