حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۹۲۷: چنان آرزومندِ دیدارِ اویم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چنان آرزومندِ دیدارِ اویم که جان می رسد بر لب از آرزویم چه ها می رسد بر سر از دستِ هجر به نامحرم این قصه چون باز گویم از آن گه که محرومم از رویِ خوبش فرو می رود اشکِ حسرت به رویم شبی سدره از ژاله ی ارغوانی به خون صفحه ی ارغوانی بشویم اگر چه بمردم ز هجران ولیکن عرق چین او زنده دارد به بویم چو کحل الجواهر کشم در دو دیده غباری گر آرند از آن خاک کویم به جز جامِ می غم گساری ندارم اگر چند سر در کش از عیب گویم من و کوزه ی راح گو سنگ طعنه به هم در شکن توبه ی چون سبویم نزاری شکیبایی از می ندارد زِ من کی شود باز دیرینه خویم حکیم نزاری قهستانی