خاقانی شروانی
غزلیات
غزل شماره ۷۲: هر که در عاشقی قدم نزده است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر که در عاشقی قدم نزده است بر دل از خون دیده نم نزده است او چه داند که چیست حالت عشق که بر او عشق، تیر غم نزده است عشق را مرتبت نداند آنک همه جز در وصال کم نزده است دل و جان باخته است هر دو بهم گرچه با دل ربای دم نزده است آتش عشق دوست در شب و روز بجز اندر دلم علم نزده است یارب این عشق چیست در پس و پیش هیچ عاشق در حرم نزده است آه از آن سوخته دل بریان کو به جز در هوات دم نزده است روز شادیش کس ندید و چه روز باد شادی قفاش هم نزده است شادمان آن دل از هوای بتی که بر او درد و غم رقم نزده است خاقانی شروانی