خاقانی شروانی
غزلیات
غزل شماره ۶۲: گر هیچ شبی وصل دلارام توان یافت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر هیچ شبی وصل دلارام توان یافت با کام جهان هم ز جهان کام توان یافت دل هیچ نیارامد چون عشق بجنبد در آتش سوزنده چه آرام توان یافت جان یاد لبش می کند ای کاش نکردی کان لب نه شکاری است که مادام توان یافت من سوختم آوخ ز هوس پختن او لیک بی آتش رز دیگ هوس خام توان یافت خاقانی اگر یار نیابی چکنی صبر کاین دولت از ایام به ایام توان یافت نامت نشود تا نشوی سوختهٔ عشق کز داغ پس از سوختگی نام توان یافت خاقانی شروانی