حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۸۹۰: خراب کرده ی چشمان پر خمار توام
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خراب کرده ی چشمان پر خمار توام به هم برآمده از زلف تاب دار توام به چشم مرحمت ای دوست یک کرشمه که دل ز دست شد ز سر دست پر نگار توم شبان تا به سحر در میان خون گردم مگر شبی که میسر شود کنار توم همین بسم که به فتراک خویش بربندی اگر سمینم اگر لاغرم شکار توم از آن زمان که دلم بردی و ندادم جان ز بس خجالت و تشویر شرمسار توم منم که گر همه عالم به دشمنی یک روی به روی کار بر آیند دوست دار توام هزار بارم اگر بفکنی و برداری همان نزاری شوریده روزگار توام حکیم نزاری قهستانی