حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۷۵۰: فسردگان چه شناسند قدرِ سورِ فلک
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
فسردگان چه شناسند قدرِ سورِ فلک که عاشق است که نشناسد از قدم تارک به وصف و شرح چه حاجت درین سخن شک نیست در آفتاب کسی را چه اشتباه و چه شک کمالِ عشق نمی دانی و مرا هم نیست سر و دلی که به برهان صفت کنم یک یک به عقل اگرچه شریف است عشق نتوان باخت به نردبان نتوان بر سماک شد ز سمک تو را که عشق به کارست عقل می طلبی شکر مفید نباشد به جایگاهِ نمک چو دردِ عشق بجنبد کدام عقل و خرد چو وصلِ دوست برآید کدام حور و ملک کسی دگر چو نزاری ز عشق واقف نیست که هیچ سنگ نداند عیارِ زر چو محک حکیم نزاری قهستانی