حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۶۶۰: به من نظر مکن ای بیخبر به چشمِ قیاس
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به من نظر مکن ای بی خبر به چشمِ قیاس که سر عشق نهان است بر عوام النّاس ز سوز برق محبّت فسرده را چه خبر حدیث عطرفروش است و قصّهٔ کنّاس گر از جمال سخن هیچش آگهی بودی که داشتی خبر از سرِّ عشق چون قرطاس جماعتی که ز مکشوف رازها دارند دلیر باز نگویند جز به وجهِ هراس برادران نشنیدی که چون فروماندند ز رمز یوسف و بربستنِ حدیث به تاس اگر تتبّع ارباب معرفت خواهی مقام عشق تهی کن ز کثرت اجناس نخست تا بشناسی که تو نیی همه اوست عرض شناختن تست خویش را بشناس مراد تربیتِ نفسِ آدمی بوده است ز ابتدا که جهان را نهاده اند اساس بسی بگویی و از خویش ره برون نبری مگر که درگذری از سر عقول و حواس گرفت پور سیاوش به ترک هفت اقلیم به نیم جرعه که دادندش از خم افلاس نزاریا چو به مقدور خلق چیزی نیست همیشه باش به توفیق حق به شکر و سپاس حکیم نزاری قهستانی