حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۳۲۴: خوش تر از عشق پرستی به جهان کاری نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خوش تر از عشق پرستی به جهان کاری نیست جان ندارد که دلش از پی دل داری نیست هم دم دیو به از مونس خود ، خود بودن آدمی نیست حقیقت که پری داری نیست نشود عافیت و عشق مسلّم کس را هر دو با هم مطلب ، نیست به هم آری نیست هر کجا نی شکری زهر گیاهی با اوست هیچ گل نیست که بر دامن او خاری نیست مار اگر بر سر گنج است چه شاید کردن گنج بی مار بود نیک مرا باری نیست یار شایسته ندارد کس وگر دارد نیز اغلب آن است که بی صحبت اغیاری نیست من خودم آن روز نخواهم که شب آید بر من کان شب اندر نظرم تا به سحر یاری نیست خون بخورده ست نزاری و نخورده ست بری شاخ عشق است که از عیش بر او باری نیست عشق بگذار گر آسایش خود می طلبی زان که در عشق ز آسودگی آثاری نیست حکیم نزاری قهستانی