حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۷۸: صبر ما از دوستان ناممکن است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
صبر ما از دوستان ناممکن است آشکارا و نهان ناممکن است عشق بی تشنیع و بی تکلیف نیست ور طمع داری همان ناممکن است هیچ رحمش نیست بر فریاد من خود رقیب مهربان ناممکن است گرملامت رفت بر من گر جفا عاشقی(بی) این آن ناممکن است ورنه بار عشق بایستی کشید احتمال از ناتوان ناممکن است گر کسی را طاقت تسلیم نیست از قضا کردن کران ناممکن است چون عصای موسی اژدرها شدن چوب دست هر شبان ناممکن است آرزومندم ولی پیرانه سر اتصالم با جوان ناممکن است عاشقی، مستی ، ز دنیا فارغی چون نزاری در جهان ناممکن است جان جان ها چیست جام جان فزا زندگی بی جان جان ناممکن است حکیم نزاری قهستانی